عصر اطلاعات؛ منبع الهام و یادگیری، یا سیاه‌چاله مقایسه و بی‌انگیزگی برای هنرمندان؟

در دنیای امروز، با دسترسی آزاد به اطلاعات و حضور گسترده شبکه‌های اجتماعی، می‌توانیم بهترین‌ها را در هر رشته هنری ببینیم و از بالاترین سطح کیفیت الهام بگیریم. برای اولین بار در تاریخ، ما به دانش و آموزش گسترده و دموکراتیک دسترسی داریم. اما آیا این دسترسی بی‌سابقه همیشه به نفع ماست؟ یا گاهی باعث می‌شود در سیاه‌چاله مقایسه، بی‌انگیزگی و عدم خودباوری فرو برویم؟

هم اکنون با چند کلیک به راحتی می‌توانیم خودمان را در هر زمینه هنری با بهترین‌های دنیا مقایسه کنیم، چه در نقاشی، موسیقی، عکاسی و چه حتی در ساختن یک کاردستی ساده. این مقایسه‌ها ممکن است باعث شود فکر کنیم دیگر جایی برای رشد و عرضه توانمندیهای ما در این دنیا وجود ندارد. تصور کنید در صدها سال گذشته تاریخ هنر اگر یک نقاش جوان از همان ابتدای دست گرفتن قلمو، دائماً آثارش را کنار کارهای اساتید بزرگی مثل داوینچی یا پیکاسو میگذاشتن، و چه خودش و چه دیگران کارهایش را نقد، مقایسه و بدتر از اون، تمسخر می‌کردند، نتیجه چه بود؟ احتمالاً فکر می‌کرد که کارهایش به اندازه کافی خوب نیستند و انگیزه‌اش را از دست می‌داد. یا یک موسیقیدان تازه‌کار که قطعات خود را با آثار باخ یا بتهوون مقایسه می‌کرد و احساس می‌کرد هیچ‌گاه به آن سطح نمی‌رسد.

در گذشته، در رشته‌های مختلف ابتدا در گروه‌های کوچک هم‌سطح، شروع به رقابت می‌کردیم، مقایسه می‌شدیم و مرحله به مرحله رشد می‌کردیم. اما اکنون شرایط بسیار متفاوت شده است. در لحظه انتشار با بهترین‌ها مقایسه می‌شویم و انگار باید از همان ابتدا با آن‌ها و طرفدارانشان در یک میدان، مبارزه کنیم.

این مقایسه‌های غیرسازنده شاید بتواند ما را به این نتیجه برسانند که هر کار کوچک و هر اقدامی برای شروع، بی‌معنی است، زیرا بهترین و کامل‌ترین نمونه‌ها همین حالا در دسترس هستند، و مخاطبان حوصله دیدن کارهای معمولی و تکراری را ندارند. در این شرایط، چه می‌توان کرد؟

وقتی صبر برای رسیدن به موفقیت و حوصله طی کردن مسیر رشد و پیشرفت کم شده و برای بسیاری، مسیری بی‌حاصل و بی‌ثمر به نظر می‌رسد، انگار دیگر مسیر وجود ندارد و فقط قله‌ای هست که یا باید همین حالا در آن باشیم و یا دیگر هیچ! بسیاری می‌خواهند با اولین یا حداکثر دو قدم به هدف برسند. آن‌ها می‌خواهند از همان ابتدا همه چیز مشخص و معلوم باشد و پایان آن از قبل تعیین شده باشد. و برای بودن در آنجا حتی حاضرند که توهم و سراب را باور کنند و میانبرهای دروغین را بخرند، و با تزریق یک فرمول جادویی به هدف برسند.

تحقیقی نشان می‌دهد بعضی از ورزشکاران حتی حاضرند عمرشان کوتاه‌ شود ولی بجایش به مدال قهرمانی المپیک برسند. رسیدن آن‌قدر مهم شده که دیگر مسیر مهم نیست! و شاید بدتر از آن، با وجود این مقایسه‌ها و دسترسی‌ها با یک کلیک، حتی داشتن اهداف هم برای بسیاری بی‌معنی شده و انگیزه‌ای انگار دیگر ندارند.

وقتی می‌توان با یک کلیک بهترین‌های دنیا را دید و خودمان را با آن‌ها مقایسه کنیم، ممکن است فکر کنیم . دیگر چه فایده‌ای دارد که ما تازه این مسیر را شروع کنیم؟ آن وقت است که فقط به مصرف‌کننده‌های پیمایش‌گری تبدیل می‌شویم که حتی دوام دیدن یک موفقیت یا چیز جالب و هیجان انگیز برایشان کوتاه است و باید به سرعت با یک پیمایش دیگر، تزریق رویا و لذت بعدی را انجام دهند و به مورد بعدی بروند. انگار هیچ جای خالی در ذهن و روانمان برای خودمان نمی‌گذاریم و مانند معتادانی با بدن پر از سوراخ‌های چرکین می‌شویم و فقط دنبال دیدن و تجربه کردن دیگران هستیم. به جای لذت بردن از تجربه و اقدام شخصی و ساختن خاطره های خودمان، ترجیح می‌دهیم در حسرت و هپروت دیدن و لذت بردن از کارها و نتایج دیگران سیر کنیم!

اما در نهایت، باید به یاد داشته باشیم که هر مسیر هنری منحصر به فرد است و نباید ارزش و اهمیت قدم‌های کوچک و پیشرفت‌های تدریجی را نادیده بگیریم. مقایسه مداوم خود با بهترین‌ها، نه تنها بی‌انگیزگی ایجاد می‌کند، بلکه می‌تواند ما را از دیدن زیبایی‌ها و فرصت‌های موجود در مسیر خودمان محروم کند.

موفقیت‌های بزرگ از مجموعه‌ای از تلاش‌ها و شکست‌های کوچک شکل می‌گیرند. هر کدام از ما داستان و راهی منحصر به فرد داریم که با یادگیری، اشتباه کردن و تلاش مستمر ساخته می‌شود. اجازه ندهیم که فشاری که از مقایسه با دیگران بر ما وارد می‌شود، ما را از تلاش و پیشرفت بازدارد.

بیایید از مسیر هنری خود لذت ببریم و به خود فرصت دهیم که رشد کنیم. هدف نهایی تنها یک نقطه و قله نیست، بلکه مجموعه‌ای از تجربیات و یادگیری‌ها است که ما را به آن سرزمینهای تازه می‌رساند. با داشتن این دیدگاه، می‌توانیم از هر لحظه در مسیر هنریمان لذت ببریم و به تدریج به مراحل مختلف موفقیت دست پیدا کنیم.

به جای تماشاگر بودن و مقایسه بی‌پایان، دست به کار شویم، به خودمان فرصت رشد دهیم و از هر گامی که در مسیر هنریمان برمی‌داریم، لذت ببریم. هر مسیر هنری با اولین قدم ها آغاز می‌شود و مهم این است که با انگیزه و پشتکار به راه خود ادامه دهیم.